۱۷ فیلم کرهای دلهرهآور که تا روزها ذهنتان را درگیر میکنند؛ از The Chaser تا Bedevilled
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۲۵۲۶۰
در طول چند دهه گذشته، صنعت فیلم کره جنوبی تا حدودی برندهای غیرمنتظره در عرصه سینمای بین المللی بوده است. اگر چه نشانههای واضحی از پتانسیل بالای فیلمهای کرهای وجود داشت، اما تنها در سال ۲۰۲۰ بود که این نشانهها به جایزههای قابل توجهی منجر شدند.
به گزارش روزیاتو، اولین بار این بونگ جون هو با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم برای یک فیلم غیرانگلیسی زبان تاریخ ساز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همان روزهای اول، کره جنوبی در ژانرهای مختلف شاهکارهایی سینمایی خلق کرده است و استعداد خاصی در ساخت تریلرهای روانشناختی داشته است. این فهرست که از فیلمهای پر از خشم و خشونت گرفته تا درامهای پیچیدهتر و روانشناختی را شامل میشود، ۱۷ فیلم کرهای که برای روزها شما را آزار خواهند داد.
۱۷- A Tale of Two Sisters (۲۰۰۳)داستان دو خواهر که به طرز تکان دهندهای تفکر برانگیز است، به عنوان یک اثر ترسناک روانشناختی در سینمای کره جنوبی شناخته میشود. کیم جی وون این فیلم را در سال ۲۰۰۳ بر اساس یک داستان عامیانه کرهای ساخته است. داستان فیلم حول دو خواهر به نامهای سو – میو سو – یئون میچرخد که پس از بازگشت از یک بیمارستان روانی به خانه پدری شان، اتفاقات هولناکی رخ میدهد. ملاقات ناخوشایند با ناپدری بدذاتشان و یک سری حوادث عجیبی که در ادامه رخ میدهد، حال و هوایی عمیقاً ناخوشایند بر این اتحاد خانوادگی دوباره حکمفرما میکند.
منتقدان این فیلم را به خاطر مولفههای تریلر روانشناختی عمیقاً تکان دهندهاش تحسین میکنند. این داستان ترسناک که پر از توهمات رنگی و افشاگریهای تکان دهنده است، درک بینندگان از واقعیت را از بین میبرد. فراتر از تغییر ادراک ذهنی، فیلم برداری آشفته فیلم، بن مایه ترسناک داستان را تقویت میکند. یک حال و هوای تقریباً شبح مانند روی خانه بزرگ و کم نور، که لوکیشن اصلی داستان به شمار میآید، سایه افکنده است.
از گوشههای سایهوار و سکوتهای طنینانداز آن میتوان وجود عوامل پنهان وحشتزا را حس کرد. تصاویر تکان دهنده، پرسپکتیوهای غیرمنتظره، و نورپردازی و سایهسازی حساب شده، برای پرورش حس ترسی که مدتها پس از انتشار تیتراژ پایانی مخاطب را آزار میدهد، به خوبی با هم سازگار شده اند.
۱۶- Lady Vengeance (۲۰۰۵)سومین و آخرین قسمت از سری فیلمهای محبوب The Vengeance Trilogy یا سهگانه انتقام ساخته پارک چان ووک، بانوی انتقام داستان زنی را روایت میکند که به اتهام کشتن یک کودک خردسال به ناحق زندانی شده است. وقتی از زندان آزاد میشود، این زن بیگناه شروع به انتقام گیری از مردی میکند که در تمام این سالها او را مجبور کرده بود تا گناه او را گردن بگیرد و او را به زندان فرستاده و تهدید کرده که اگر این کار را انجام ندهد، دختر خردسالش را خواهد کشت.
فیلم به بن مایههای سنگین شکنجه و قتل کودکان میپردازد. اگر چه این فیلم نسبت به دو فیلم قبلی خود خشونت و خونریزی کمتری دارد، اما مطمئناً حال و هوای تاریکتری دارد. صحنههای زیادی وجود دارد که ممکن است مخاطب را آزار دهد. اگرچه این فیلم داستان انتقام را روایت میکند، اما با بسیاری از موضوعات شوم دیگری نیز سر و کار دارد. این فیلم هم از سوی تماشاگران و هم از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفته است.
۱۵- The Host (۲۰۰۶)به طور غیر منتظرهای تاثیرگذار و تکان دهنده، فیلم میزبان یک فیلم هیولایی کرهای است که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد. این فیلم به کارگردانی بونگ جون هو عناصری از وحشت، کمدی و نقد سیاسی را با هم ترکیب میکند. داستان فیلم درباره یک خانواده ناکارآمد است که در حال مبارزه با موجودی غول آسا هستند، هیولایی که از رودخانه هان بیرون میآید و دختر نوجوان خانواده را میرباید. در حالی که آنها با این کابوس مواجه شده و تلاش میکنند تا عضو خانواده خود را بازگردانند، با مقامات بیتفاوت و بیاحساسی جامعه روبرو میشوند.
شاهکار بونگ جون هو، بینندگان را در ابعاد مختلف شگفت زده میکند. اساساَ، این فیلم ژانر موجودات هیولایی را زیر و رو میکند تا وحشتی محسوسی را القا کند. آشکار شدن هیولا در داستان در ابتدای روز، حس فراگیر و قریب الوقوع نابودی و مرگ را تقویت میکند. با این حال، طبیعت ناآرام فیلم فراتر از وحشت آشکار است.
میزبان با انتقاد تند اجتماعی خود حس ناراحتی را بر میانگیزد و بیعرضگی دولت و بیتفاوتی عمومی را برجسته میسازد. وحشت واقعی در این فیلم اغلب ناشی از کاستیهای انسانی است تا خود موجود هیولایی، موضوعی که به تاثیر ماندگار فیلم کمک میکند.
۱۴- Hope (۲۰۱۳)امید فیلمی درباره یک کودک ۸ساله است که توسط یک مرد مست میانسال ربوده شده، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و به شدت کتک میخورد. بر اساس یک داستان واقعی مشهور به پرونده چو دو – سو، این فیلم پر از موضوعاتی است که برای همه مناسب نیست. این فیلم سرنوشت این دختر خردسال و خانوادهاش را پس از نجات و انتقال به بیمارستان به ما نشان میدهد. سبک رفتار رسانهها با خانواده قربانی به تنهایی کافی است تا خون هر بینندهای را به جوش بیاورد.
این فیلم، برخلاف اکثر فیلمهای دیگر این فهرست، پر از خشونت، خونریزی و انتقام خونین نیست. در عوض، موضوع فیلم خشونت علیه کودکان است که این فیلم را کمی ترسناک میکند. با این حال، پرداخت این موضوع در فیلم به خوبی انجام میشود و قطعاً اشک از چشمان شما جاری خواهد کرد.
۱۳- Thirst (۲۰۰۹)فیلم عطش که برداشتی ترسناک از اخلاقیات است، فیلیمی منحصر به فرد در چشمانداز سینمای ترسناک کره جنوبی است. این فیلم که در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی فیلمساز مشهور کره ای، پارک چان ووک ساخته شد، به داستان تکان دهنده سانگ هیون، یک کشیش کاتولیک میپردازد که تبدیل به خون آشام شده است. یک آزمایش پزشکی بدفرجام، او را در مسیر هوس و انحطاط اخلاقی قرار میدهد و به طور منحصربفردی، خون آشامی را از زاویهای تازه به تصویر میکشد. عطش به جای غرق شدن در نمایشهای کلیشهای خون آشامی، پیامدهای اخلاقی خون آشام شدن را بررسی میکند.
در حالی که سانگ – هیون با هوس جسمی و نفسانی غیرمنتظرهاش دست و پنجه نرم میکند، مخاطب خود را در حال زیر سوال بردن مرزهای اخلاقی مییابد. میل او به خونخواری، که تمثیلی از کشمکش درونی اوست، به طرز تکان دهندهای قابل توجیه و قابل درک میشود. ابهام اخلاقی در عطش، جذابیت تکان دهنده آن را تقویت میکند. این فیلم به شکلی مستقیم و بیپروا با اشارات و مفاهیم داستان خود مواجه میشود و به قلمرو تاریک و بالقوه روان انسانها قدم میگذارد.
۱۲- The Wailing (۲۰۱۶)شاهکاری از نا هونگ جین، این فیلم داستانی عمیقاً تاریک و تکان دهنده از وحشت شمنیستی است. داستان شیون پیرامون یک سری قتل است که در یک شهر کوچک در کره جنوبی رخ میدهد و به طرز عجیبی با ورود یک مرد مرموز از ژاپن ارتباط دارند. بررسی این سری قتلهای مرمورز و گیج کننده به گردن یک کارآگاه پلیس محلی، جونگ گو (دو وون کواک) میافتد.
وقتی جونگ – گو به بررسی قتلها میپردازد، متوجه میشود که چیزی فراتر از چیزی که با چشم قابل دیدن است وجود دارد و همه چیز آن طور که به نظر میرسد سیاه و سفید نیست. نا هونگ جین موفق میشود با خلق ماهرانه تنش فضایی از طریق عناصر ماتیک مانند باران، گل و لای و خون، بینندگان را جذب داستان خود کند. نقطه اوج فیلم در محافل مختلف توسط سینمادوستان به شدت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، اما یک موضوع قطعی این است که وقتی فیلم شیون را تماشا میکنید، بدون اجاره برای مدتها در سرتان زندگی خواهد کرد.
۱۱- Seoul Station (۲۰۱۶)فیلم ایستگاه سئول که یک فیلم ترسناک پساآخرالزمانی است، در سال ۲۰۱۶ اکران شد، اما در واقع به عنوان پیش درآمدی بر فیلم بسیار محبوب زامبی محور قطار بوسان عمل میکند که در سال ۲۰۰۶ اکران شد. همان طور که از یک فیلم زامبی محور انتظار میرود، این فیلم انیمیشنی دارای خونریزی و کشتار زیادی است. اما موضوعات دیگری مانند فحشا، قتل و غیره نیز در داستان آن وجود دارد.
بیشتر فیلم با روایت سریع و پر از زامبیهای سریع و خشنی است که برای خونریزی و کشتار بیرون آمدهاند و تعداد انگشت شماری از مردم سعی دارند از آنها فرار کنند. حس وحشت و خشونت موجود در سراسر داستان، این فیلم را به اثری ترسناکتر تبدیل میکند.
۱۰- I Saw the Devil (۲۰۱۰)در شبی برفی، یک زن باردار توسط یک روانپریش بیرحم و خونخوار به نام جانگ کیونگ چول (چوی مین سیک) کشته میشود. در حالی که زن برای نجات زندگیاش میجنگد، با نامزدش که اتفاقا افسر نخبه NIS (نیروهای ویژه کره) است، تماس میگیرد. افسر کیم سو هیون (لی بیونگ هون) که نمیتواند به نامزدش و نوزاد به دنیا نیامدهشان کمک کند، یک بازی موش و گربه سادیستی برای انتقام ترتیب میدهد.
من شیطان را دیدم ساخته کیم جی وون از بقیه درامهای انتقامی متمایز است چون اجازه میدهد موضوع انتقام در داستان غالب شود. فیلم جی وون به جای تبدیل آن به یک حماسه انتقامی کلیشه ای، روی شکارچی داستان تمرکز دارد که خود را طعمه میبیند.
۹- The Chaser (۲۰۰۸)تعقیبگر به کارگردانی نا هونگ جین افسانهای (شیون) حول محور یک پلیس سابق میچرخد که با گم شدن یکی از زنان روسپی اش، خود را در مقابل یک دشمن قدرتمند میبیند. تعقیبگر اولین فیلم نا هونگ جین بود و داستان آن از یک قاتل سریالی واقعی به نام یو یانگ چول الهام گرفته بود. این فیلم پس از اکران در سال ۲۰۰۸ با استقبال منتقدان و تماشاگران مواجه شد و یکی از پنج فیلم برتر کرهای سال بود.
۸- Sympathy for Mr. Vengeance (۲۰۰۲)اولین فیلم از سهگانه انتقام ساخته پارک چان ووک، همدردی با آقای انتقام نام دارد که در سال ۲۰۰۲ اکران شد. این فیلم داستان برادری را روایت میکند که یک کودک خردسال را میرباید تا با کمک دوست دختر آنارشیستش از والدین او درخواست پول کند تا هزینه پیوند کلیه خواهرش را بپردازد. اما هنگامی که هم خواهرش و هم دختر ربوده شده میمیرند، پدر کودک تصمیم میگیرد انتقام مرگ دخترش را بگیرد.
همدردی با آقای انتقام اگرچه به اندازه فیلم دوم این سهگانه مشهور نیست اما صحنههای خشن و خونینی دارد که تماشای آنها برای همه ساده نخواهد بود. همچنین مجموعهای از مرگ ها، قتلها و خودکشیها در این فیلم وجود دارد که این فیلم را عمیقاً تکان دهنده میسازد.
۷- Oldboy (۲۰۰۳)رفیق قدیمی که با نام پیر پسر هم شناخته میشود شاهکاری از پارک چان – ووک است که صنعت فیلمسازی کره جنوبی را غافلگیر کرد و از بهترین فیلمهای اکشن تاریخ سینما محسوب میشود. همچنین این فیلم دومین قسمت از سهگانه انتقام معروف کارگردان است. فیلمهای بسیار کمی وجود دارند که بتوانند از سد زبان عبور کنند و همانند رفیق قدیمی برای مخاطبان در سراسر جهان جذاب باشند.
چیزی که رفیق قدیمی را به یک داستان حماسی در مورد انتقام تبدیل میکند، تلفیق یک خط داستانی پیچیده با یک سبک بصری جسورانه و بینقص است. پس از انتشار در سال ۲۰۰۳، زمان زیادی طول نکشید تا رفیق قدیمی به یک فیلم مشهور در سراسر جهان تبدیل شود و اقتباسهایی را در هالیوود و بالیوود در پی داشته باشد. این فیلم همچنین جایزه ارزشمند گرند پریسکس جشنواره کن را برای پارک چان ووک در پی داشت.
۶- Train To Busan (۲۰۰۶)قطار بوسان ساخته یئون سانگ هو را میتوان یکی از معدود فیلمهای زامبی محوری دانست که با حسی قوی از واقعیت به ژانر آخرالزمانی / پادآرمانشهری میپردازد. زامبیهایی که در فیلم به تصویر کشیده میشوند، کند و کودن نیستند و فیلم به طور موثری از کلیشههای معمول ژانر زامبی فاصله میگیرد. به جای آن، زامبیهای این فیلم سریع، تشنه خون و شرور هستند که به آنها حسی از شرارت میدهد که پس از تماشای فیلم برای مدتها در ذهن شما خواهد ماند.
قطار بوسان یک موفقیت هنری و تجاری بود و برادران وارنر حقوق انتشار این فیلم را خریداری کرده و در حال کار بر روی بازسازی آن با عنوان آخرین قطار به نیویورک است.
۵- Bedevilled (۲۰۱۰)کمتر فیلمی را میتوان یافت که تکان دهندهتر از این اسلشر ترسناک ساخته سال ۲۰۱۰ با نام Bedevilled باشد. این فیلم با داستان زنی بسیار بیعاطفه به نام هی – ون آغاز میشود که پس از چند اتفاق ناگوار در فضای کاری، به یک جزیره عقب افتاده اجتماعی با ساکنان بسیار اندکی نقل مکان میکند. او در این جزیره با یکی از دوست دوران کودکی خود به نام بوک – نام روبرو میشود که نه تنها توسط شوهرش و برادرش بلکه بسیاری دیگر از مردان روستا مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار میگیرد.
وقتی دختر کوچک بوک نام میمیرد، چنان اندوه و خشم او را درمانده میکند که داسی برداشته و شروع به کشتن همه کسانی میکند که در آن جزیره مرتکب جنایت علیه او و دخترش شده اند. بقیه فیلم حمام خونی بسیار تکان دهنده است که به مرگهای متعدد ختم میشود.
۴- Memories of Murder (۲۰۰۳)قبل از اینکه بونگ جون هو پارازیت را بسازد، خاطرات قتل را ساخت. این فیلم داستانی استخوان سوز بر اساس اولین قتلهای زنجیرهای کره جنوبی که بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ رخ داد را روایت میکند. فیلمنامه این فیلم برگرفته از نمایشنامه «برای دیدنم بیا» نوشته کیم کوانگ ریم است که براساس همین موضوع نوشته شده است. خاطرات قتل جوایز متعددی در سطح بین المللی بدست آورد و یکی از بهترین فیلمهایی محسوب میشود که از سینمای کره جنوبی بیرون آمده است.
۳- Mother (۲۰۰۹)وقتی پسری که از نظر روانی مشکل دارد به قتل هولناک دختر جوانی متهم میشود، مادرش برای اثبات بیگناهی پسرش به جنگ با تمام دنیا میرود. فیلم مادر ساخته بونگ جون هو یک مطالعه موردی کلاسیک در مورد نهایت تلاش و تقلایی است که انسانها برای محافظت از خود انجام میدهند. مادر، در سال ۲۰۰۹ در جشنواره فیلم کن شرکت کرد و اولین نمایش خود را در سال ۲۰۱۰ در آمریکا تجربه کرد.
۲- Pietà (۲۰۱۲)پیتا فیلمی به کارگردانی استاد فیلمسازی، کیم کی دوک است. داستان فیلم پیرامون رابطه آشفته یک نزول خوار با زنی است که به طرز مرموزی وارد زندگیاش میشود و ادعا میکند که مادرش است. فیلم به موضوعات پیچیدهای مانند تمایلات جنسی نمادین، از دست دادن عزیزان و رستگاری میپردازد. تماشای فیلم پیتا به خاطر استفاده فراوان از دیالوگهای جنسی همراه با عناصر شهوانیت، ساده نیست، اما اگر بتوانید با این بخش از فیلم کنار بیایید، تماشای آن به کل تکان دهندهای ارزشمند است.
۱- Gon-ji-am: Haunted Asylum (۲۰۱۸)این فیلم بر اساس یک بیمارستان روانی واقعی به همین نام ساخته شده است. فیلم در مورد گروهی از فیلمسازان است که برای پخش زنده به یک تیمارستان جن زده سفر میکنند تا تعداد بینندگان خود را افزایش دهند، اما خیلی زود خود را در یک بیمارستان جن زده میبینند و جایی برای پنهان شدن ندارند.
این فیلم در یک بیمارستان جن زده واقعی فیلمبرداری شده که توسط سی ان ان تراول به عنوان یکی از ترسناکترین مکانهای جهان معرفی شده است. فیلم Gon-ji-am: Haunted Asylum یک موفقیت تجاری و هنری بزرگ بود و پس از داستان دو خواهر به دومین فیلم ترسناک پرفروش تاریخ سینمای کره تبدیل شد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فیلم کره ای سینمای جهان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فیلم داستان یک بیمارستان پارک چان ووک بونگ جون هو رفیق قدیمی تکان دهنده کره جنوبی بر اساس سه گانه یک فیلم کره ای قتل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۲۵۲۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله عجیب روزنامه جوان به مدافعان تعطیلی شنبه: پیـام پنهان دارد | از بعد نمادین روزها غفلت نکنید!
رسانه اصولگرای جوان نوشت: مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است.
روزنامه جوان نوشت:
دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.